جنگل،زیباترین جلوه طبیعت (حفظ و نگهداری آن وظیفه همگانی است)



بدون شک مدافعین حرم، پیش قراولان عظمت و شکوه ما هستند. فرزندان این خاک پاک در این هیاهو و هجمه تبلیغات اسلام ستیزانه کشورهای مغرض، از همه چیز خود به سادگی می گذرند و عازم دیاری ناشناخته و پیش بینی نشده می شوند در مقابل دشمنی که به شقی ترین انسانهای کره زمین تبدیل شده اند. حیواناتی به شکل انسان که به آنها alone wolf لقب داده اند. مطمئنا این حیوان صفتان، اربابانی دارند که خود، آنها را بوجود آورده اند.
ما هنوز حوادث ترور دسته جمعی هیروشیما و ناکازاکی بدست آمریکا را از یاد نبرده ایم. هنوز حوادث قتل عام فلسطینیان مظلوم بوسیله اسراعیل را فراموش نکرده ایم.امروز همان جنایکتاران از گروه های تروریست داعش حمایت می کنند.قرار بود که بوسیله داعش تقسیمات جغرافیایی،تاریخی و فرهنگی منطقه را تغییر دهند . اما دلیر مردانی از دیار شجاعان از خاک سر براوردند و چون دیوار ستبر راه آنها را سد نمودند.
این افتخارآفرینان آنقدر ژن خوب در خود دارند که روح طیب و طاهرشان، آنها را در سرزمین پاک ایران چون بذر می پاشد،ژنها در وجود دلیرمردانی دیگر نشو و نما می کند و فرداهایی بهتر از گذشته را رقم می زند.
زبان، از توصیف دلیرمردانی این چنین که از تمام رفاهیات خود گذشتند واقعا قاصر است. خصوصا تک ستاره هایی چون تازه شهید همیشه جاودان ما، محسن حججی عزیز. که اوج عظمت وهمت بلند آنها در حین شهادت بر تارک عظم بلند ایرانیان، چه زیبا نقش می بندد. نقشی جاودانه که درسهای زیادی به ما می دهد و راه ما را برای چگونه زیستن منور و مشخص می نماید.
سادگی در اخلاق و رفتار، مصصم در ایده و وطیفه، ایستادگی و استواری در بدترین شرایط، نترسیدن و توکل به خدا در هر شرایط، و بسیار درس های دیگر.
در دفاع از کیان این دلیرمردان و ادامه راه آنان، تک تک ما باید در جایگاه اجتماعی خود حداکثر خلوص نیت برای خدمت و تلاش برای اعتلای ایران در همه شئون، را بکاربرده، بگونه ای که هریک خود، محسن حججی دیگر باشیم.     

از سال 96 (2017)، بهره برداری جنگلهای شمال متوقف گردید. با توقف برداشت چوب، طرح های جنگلداری نیز وارد مرحله تنفس شده و مجریان غیردولتی از جنگل خارج شدند. ارزیابی تجربی وضعیت فعلی انشان می دهد که:
1-جنگلها دارند نفس می کشند. یعنی برداشت های قبلی، سنگین بوده و درختان قطور در معرض نابودی (به بهانه تامین امکان برداشت) بودند. نتیجه این اقدام، این است که جنگلهای هیرکانی توان تولید اقتصادی سنگین را ندارند و فقط باید در حد برداشت درختان افتاده، ریشه کن و تنه خراب شدید و درختان خطرساز تاسیسات و جاده ها و مسیر برق و مسیر رانش و اکتفا نمود.
2-جنگلهای شمال دارای ذینفعان محلی و زیست محیطی، علاوه بر ذینفعان و مدعیان اداره جنگل(متخصصین جنگلداری سازمان جنگلها) نیز هستند که باید دیدگاه های آنها در اداره جنگل لحاظ گردد و در مدیریت جنگل مشارکت داده شوند.
نفطه اشتراک ذینفعان در تعیین استراتژی های مناسب برای اداره جنگلها بوده که در رساله دکترا به آن پرداخته ام. می توان با دیدگاه های مشترک یهنی تصمیمات مشترک کار کرد.
اگر ذینفعان محلی در اجرای پروژه های آبخیزداری، حفاظت و احیاء جنگل و حتی بهره برداری جنگل مشارکت داده شوند، درآمد حاصله باعث مشارکت آنها در نگهداری و حفاظت پایدار جنگل در حوزه آبخیز خواهد شد.
3-انتقادات مردم و مسئولین از برداشت چوب در جنگل کاهش چشگیری یافته است.
4-حساسیت مردم نسبت به حفاظت جنگل بیشتر شده و مشارکت عمومی در کنترل قاچاق (که گمان می رفت بعد از توقف برداشت چوب، بیشتر شود ولی عملا کمتر شد) بیشتر شده است.
5-به این نتیجه رسیدیم که در لوای برداشت چوب در گذشته، بخشی از چوبهای جنگل، بصورت قاچاق خارج می شد. یعنی در گذشته قاچاق بیشتر بود و الان کنترل قاچاق راح تر شده است.
6-طرح های جنگلداری گذشته، از طرح های اروپا الگو گرفته بودند. اولا برداشت سنگین و زراعی فرم که متکی به شرایط یکنواخت عمق خاک و شیب و تراکم درختان و قابل تحقق بودن امکان برداشت است، مناسب با جنگلهای کوهستانی شمال نیست. ثانیا جنگلهای ما منبع معیشت مردم محلی و دامداری سنتی بوده و شرایط حذف آنها (که در مقطعی، با طرح ساماندهی در دستور کار قرار داشت) با شکست روبرو شده و قابلیت اجرایی ندارد. چون مورد تایید جامعه و مسئولین نیست. بنابراین ذینفعان محلی، مهمترین جرء تصمیم گیری و برنامه ریزی طرح های جنگلداری هستند و باید طرح ها را با آنها بست و اجرا نمود.
ثالثا واگذاری طرح های به مجریان خصوصی از بعد حاکمیتی بودن حفاظت جنگل مشکل قانونی داشته و نباید جنگل را به یک شرکت واگذار نمود. درآمد سالیانه جنگل منظم نیست تا آن را بصورت بسته اقتصادی دهساله به مجری واکذار نمائیم. فروش محصولات با بروز رسانی در هرساله، متاسفانه در طرح ها دیده نمی شد. یعنی ارزیابی مالی حین اجرا بسیار ضعیف بود.
طرح های جنگلداری هیرکانی بواسطه نگاه های زیست محیطی، محلی و تجارب گذشته خودمان در مدیریت جنگل نباید بصروت بسته های اقتصادی دهساله و قابل واگذاری به مجریان خصوصی تعریف شوند.
پیشنهاد می گردد که با استفاده از اطلاعات موجود و جمع آوری  اطلاعات تکمیلی با تیم های تخصصی مجرب، طرح جامع جنگلدرای برای هر حوزه آبخیز تعریف گردد. این طرحها، بهترین طرح جایگزین برای طرح های گذشته هستند. 

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

استلا مد ارزان سرا مشاوره مهاجرت و تحصيل در خارج تب آنلاین راد الکتریک توزیع کننده محصولات Anderson آمریکا مطالب اینترنتی سایت تخصصی پایان نامه های دانشگاهی - همه رشته ها صفر و یک داستان هاي دوستانه خوب فروشگاه رسا فایل