از سال 96 (2017)، بهره برداری جنگلهای شمال متوقف گردید. با توقف برداشت چوب، طرح های جنگلداری نیز وارد مرحله تنفس شده و مجریان غیردولتی از جنگل خارج شدند. ارزیابی تجربی وضعیت فعلی انشان می دهد که:
1-جنگلها دارند نفس می کشند. یعنی برداشت های قبلی، سنگین بوده و درختان قطور در معرض نابودی (به بهانه تامین امکان برداشت) بودند. نتیجه این اقدام، این است که جنگلهای هیرکانی توان تولید اقتصادی سنگین را ندارند و فقط باید در حد برداشت درختان افتاده، ریشه کن و تنه خراب شدید و درختان خطرساز تاسیسات و جاده ها و مسیر برق و مسیر رانش و اکتفا نمود.
2-جنگلهای شمال دارای ذینفعان محلی و زیست محیطی، علاوه بر ذینفعان و مدعیان اداره جنگل(متخصصین جنگلداری سازمان جنگلها) نیز هستند که باید دیدگاه های آنها در اداره جنگل لحاظ گردد و در مدیریت جنگل مشارکت داده شوند.
نفطه اشتراک ذینفعان در تعیین استراتژی های مناسب برای اداره جنگلها بوده که در رساله دکترا به آن پرداخته ام. می توان با دیدگاه های مشترک یهنی تصمیمات مشترک کار کرد.
اگر ذینفعان محلی در اجرای پروژه های آبخیزداری، حفاظت و احیاء جنگل و حتی بهره برداری جنگل مشارکت داده شوند، درآمد حاصله باعث مشارکت آنها در نگهداری و حفاظت پایدار جنگل در حوزه آبخیز خواهد شد.
3-انتقادات مردم و مسئولین از برداشت چوب در جنگل کاهش چشگیری یافته است.
4-حساسیت مردم نسبت به حفاظت جنگل بیشتر شده و مشارکت عمومی در کنترل قاچاق (که گمان می رفت بعد از توقف برداشت چوب، بیشتر شود ولی عملا کمتر شد) بیشتر شده است.
5-به این نتیجه رسیدیم که در لوای برداشت چوب در گذشته، بخشی از چوبهای جنگل، بصورت قاچاق خارج می شد. یعنی در گذشته قاچاق بیشتر بود و الان کنترل قاچاق راح تر شده است.
6-طرح های جنگلداری گذشته، از طرح های اروپا الگو گرفته بودند. اولا برداشت سنگین و زراعی فرم که متکی به شرایط یکنواخت عمق خاک و شیب و تراکم درختان و قابل تحقق بودن امکان برداشت است، مناسب با جنگلهای کوهستانی شمال نیست. ثانیا جنگلهای ما منبع معیشت مردم محلی و دامداری سنتی بوده و شرایط حذف آنها (که در مقطعی، با طرح ساماندهی در دستور کار قرار داشت) با شکست روبرو شده و قابلیت اجرایی ندارد. چون مورد تایید جامعه و مسئولین نیست. بنابراین ذینفعان محلی، مهمترین جرء تصمیم گیری و برنامه ریزی طرح های جنگلداری هستند و باید طرح ها را با آنها بست و اجرا نمود.
ثالثا واگذاری طرح های به مجریان خصوصی از بعد حاکمیتی بودن حفاظت جنگل مشکل قانونی داشته و نباید جنگل را به یک شرکت واگذار نمود. درآمد سالیانه جنگل منظم نیست تا آن را بصورت بسته اقتصادی دهساله به مجری واکذار نمائیم. فروش محصولات با بروز رسانی در هرساله، متاسفانه در طرح ها دیده نمی شد. یعنی ارزیابی مالی حین اجرا بسیار ضعیف بود.
طرح های جنگلداری هیرکانی بواسطه نگاه های زیست محیطی، محلی و تجارب گذشته خودمان در مدیریت جنگل نباید بصروت بسته های اقتصادی دهساله و قابل واگذاری به مجریان خصوصی تعریف شوند.
پیشنهاد می گردد که با استفاده از اطلاعات موجود و جمع آوری  اطلاعات تکمیلی با تیم های تخصصی مجرب، طرح جامع جنگلدرای برای هر حوزه آبخیز تعریف گردد. این طرحها، بهترین طرح جایگزین برای طرح های گذشته هستند. 

درسی که شهید محسن حججی به ما داد

درسهایی از تنفس جنگل های شمال- چرا طرح های جنگلداری شمال ایران موفق نبودند؟

های ,جنگل ,طرح ,برداشت ,جنگلداری ,ذینفعان ,طرح های ,های جنگلداری ,که در ,شده و ,محلی و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یوزرنیم و پسورد نود 32 دکتـــــــــــر شـــــــاد روایت عاشورا کارشناس غلامرضا بخارایی- تجزیه وتحلیل حوادث ناشی از کار yasgolshant پسر آرماني kpop♥exo♥nct payanname69 a1000 نالر